اعتیاد به مواد مخدّر یکى از شایعترین آسیبهاى اجتماعى جهان معاصر و از جمله ایران است، به گونهاى که اگر ادعا شود اعتیاد به مواد مخدّر یکى از بحرانهاى اصلى دنیاى کنونى است و به صورت یک معضل جهانى روز درآمده، اغراقى صورت نگرفته است.
مسأله به قدرى واضح است که همه مسؤولان و متخصصان مبارزه با اعتیاد بر این ادعا توافق دارند. دکتر کلمن، پزشک و نویسنده انگلیسى، در اینباره مىنویسد: «نسل حاضر بیش از هر نسل دیگر در تاریخ بشریت، زندگى خود را زهرآگین و مسموم نموده است.» (1)
وسعت مصرف این مواد سمّى در عصر اخیر، به اندازهاى است که یکى از سمشناسان معروف دنیا به نام لودوینگ معتقد است: «اگر غذا را مستثنا کنیم، هیچ مادهاى در روى زمین نیست که به اندازه مواد مخدّر این چنین آسان وارد زندگى ملتها شده باشد.»(2)
مصرف مواد مخدّر با توجه به آمار و ارقام موجود، به ویژه از سوى نسل جوان، به حدّى است که شنیدن آن براى هر انسان منصف و با وجدانى دردناک و آزاردهنده است. بىاعتنا بودن نسبت به این معضل اجتماعى به یقین آسیبهاى جبرانناپذیر و پیامدهاى ویرانگرى براى خانوادهها، کشورها و جامعه جهانى به دنبال خواهد داشت.بنابراین، هر یک از ما به عنوان عضوى از این جامعه، وظیفه داریم در راه مقابله با این مشکل اجتماعى و بیمارى قرن، به طور جدّى وارد میدان شویم و در حدّ توان خود گامى برداریم.
دکتر ویلیام بولین، مدیر آموزشکده جلوگیرى از سوء مصرف مواد مخدّر در امریکا مىگوید: «بیش از یک چهارم مرگومیرها در امریکا زودرس و ناشى از اعتیاد به یکى از مواد مخدّر مىباشد؛ چنانکه مصرف این مواد سالانه جان یک میلیون امریکایى را مىگیرد.» (3)
آمارها نشان مىدهند که امروزه 218 میلیون نفر معتاد در سطح دنیا وجود دارند (4) و در ایران، بیش از دو میلیون نفر بدان مبتلا شدهاند. با اندکى تأمّل، در آمار معتادان در ایران، به خوبى روشن مىشود که تعداد افراد درگیر با این مشکل به مراتب، از این بیشترند؛ زیرا اگر هر یک از این معتادان داراى 5 نفر از بستگان درجه اول باشند که شامل پدر، مادر، برادر، همسر و فرزند است، در نتیجه قریب 12 میلیون نفر از این آسیب اجتماعى رنج مىبرند. این افراد درگیر با مسأله اعتیاد کسانى هستند که یا در صدد معرفى معتاد به مراکز بازپرورى و یا جلب رضایت طلبکارى و شاکیانى هستند که اموالشان توسط این افراد مورد سرقت قرار گرفته است یا در حال سرکشى به زندانها یا مراجعه به مراکز قضایى براى طلاق و متارکهاند.
هزینه اقتصادى، که از سوى دولت براى مقابله با این معضل اجتماعى پرداخت مىگردد، میزان قابل توجهى است. دبیر ستاد مبارزه با مواد مخدّر بودجه اختصاص داده شده به این ستاد را در سال جارى 600 میلیارد ریال اعلام کرده که نسبت به سال گذشته سه برابر شده است. (5)
طبق براوردهاى صورت گرفته، خسارتهاى اقتصادى ناشى از سوء مصرف و قاچاق مواد مخدّر در ایران، براساس محاسبهاى که در سال 1373 صورت گرفته، بالغ بر 480 میلیارد تومان است که این میزان در هر سال رو به افزایش است. این رقم در حال حاضر، بیش از 700 میلیارد تومان در سال تخمین زده مىشود. این مقدار تنها شامل هزینههاى قابل محاسبه از قبیل دستگیرىها، رزمایشها، محاکمهها، نگهدارى و هزینههاى بازپرورى معتادان، هزینههاى انسداد مرزها و مانند آن مىباشد.(6)
در حالىکه اگر بخواهیم همه هزینههاى جانبى آن را حساب کنیم و بر مقدار قبلى بیفزاییم، میزان هزینه به مراتب بیشتر مىشود؛ چنانکه رئیس سازمان بهزیستى کشور مىگوید: «معتادان سالانه 2700 تا 3300 میلیارد تومان به اقتصاد کشور لطمه مىزنند.»(7)
همچنین هزینه مصرف مواد مخدّر توسط معتادان در ایران، مقدار قابل توجهى است؛ زیرا اگر هزینه آن را براى هر معتاد تا 300 تومان تخمین بزنیم و آن را در تعداد معتادان ـ یعنى دو میلیون نفر ـ ضرب کنیم، رقم بسیار بالایى به دست مىآید و این به معناى دود کردن و به هدر دادن بخش عظیمى از سرمایه مادى و قدرت اقتصادى این مملکت است، در صورتىکه با این مقدار سرمایه، سالانه مىتوان کارهاى زیادى در زمینه احداث مدرسه، دانشگاه، بیمارستان و همچنین ایجاد اشتغال و آبادانى این مرز و بوم انجام داد.
قابل توجه است که این مقدار هزینه فقط مربوط به بخش هزینه مادى مسأله اعتیاد است، در حالىکه بخش مهمتر آن از دست دادن سرمایههاى انسانى است؛ افرادى که مىتوانند نیرو و توان خویش را در جهت عمران و پیشرفت کشور به کار گیرند و در سازندگى آن سهم بسزایى داشته باشند. از میان نیروهاى مخلص و فداکار مبارزه با مواد مخدّر، تاکنون 3300 نفر به شهادت رسیدهاند. (8) (در تاریخ 11/4/77 ـ قریب سه سال قبل ـ یادبود قریب 2500 شهید امر مبارزه با قاچاق به همراه امحاء 5 تن انواع مواد مخدّر برگزار گردید.) به علاوه، چند برابر این میزان، زخمى و معلول داشتهایم. امروزه بخش معظم زندانیان کشور ما را مجرمان مواد مخدّر تشکیل مىدهد. آمارها نشان مىدهند که قریب 60% از فضاى زندانهاى کشور ما را معتادان و مجرمان مرتبط با مواد مخدّر اشغال کردهاند. در نتیجه، فضاى کافى براى سایر مجرمان از قبیل قاتلان، سارقان، افرار شرور و سایر هنجارشکنان وجود ندارد. این مسأله مىتواند سبب ناامنى و ایجاد رعب و وحشت در جامعه شود. (9) براساس اظهارنظر دبیر کل ستاد مبارزه با مواد مخدّر، تنها در سال 1379، 300 هزار نفر در ارتباط با مواد مخدّر دستگیر شدهاند که این رقم در سال گذشته به 390 هزار نفر رسیده است. (10) مطابق آمارى که توسط مسؤولین مربوطه نسبت به سطح کل ایران یا نسبت به بعضى از شهرهاى ایران بیان شده، از بین تمام جرایم اعلام شده، اعتیاد در صدر قرار دارد. یکى از مسؤولان سازمان زندانها در اینباره مىگوید: «از 162 هزار زندانى موجود در زندانهاى کشور، 92500 نفر مربوط به جرایم اعتیاد و مواد مخدّر است.» (11)
همچنین فرمانده نیروى انتظامى همدان تعداد دستگیرشدگان مرتبط با مواد مخدّر را در سال 1380، 11871 نفر اعلام کرده است.(12)
یکى از شاخصهایى که مىتوان براى شناخت فراوانى یک جرم در یک جامعه از آن استفاده کرد، آمار مربوط به زندانیان در ارتباط با آن جرم است. همانگونه که از آمار قبلى استفاده مىشود، بیش از نیمى از جرایم در سطح کشور ما مربوط به مواد مخدّر مىباشد. اگر طبق آمار موجود از بعضى شهرها، سرقت را از بین جرایم دیگر از جهت فراوانى در رتبه دوم قرار دهیم، اختلاف فاحشى بین فروانى جرم مواد مخدّر و سرقت مشاهده مىکنیم.
جدولهاى یک تا چهار به خوبى این ادعا را ثابت مىکنند:
اطلاعات به دست آمده از جرایم 5 ساله (72، 73، 74، 75، 76) در زندانهاى استان بوشهر، نشان مىدهند علىرغم وجود نوسان و تغییراتى در میزان جرایم، همه آنها به طور نسبى، طى سالهاى 72 تا 76 افزایش یافتهاند، اما در مورد جرایم مواد مخدّر، این افزایش چشمگیر بوده و بدون تغییر، سال به سال زیادتر شدهاند. محاسبات نشان مىدهند که 5/23 درصد از آمار جرایم 5 ساله استان، مربوط به جرم مواد مخدّر است؛ یعنى تقریبا از هر 4 نفر زندانى، جرم یکى از آنها مواد مخدّر است و با بررسى اطلاعات به دست آمده درباره دامنه سنّى زندانیان، معلوم مىشود به طور نسبى، متوسط 85 درصد مجرمان، زیر 45 سال سن دارند و فقط 15 درصد آنها داراى بالاى 45 سال سن مىباشند. (13) این نسبت در جدول شماره 4 قابل مشاهده است.
همچنین براساس آمار ارائه شده توسط معاونت طرح و برنامه و بودجه نیروى انتظامى جمهورى اسلامى ایران، مجموع انواع مواد مخدّر کشف شده توسط نیروى انتظامى جمهورى اسلامى ایران در استانهاى کشور در سال 1370 (39762 کیلوگرم) و در سال 1371 (65942 کیلوگرم) و در سال 1372 (90103 کیلوگرم) بوده است که در نمودار زیر به تصویر کشیده شده است.
همانگونه که مشاهده مىشود، نسبت میزان کشف برخى از این مواد از سال 1370 تا سال 1372 تقریبا دو برابر شده است که این امر نیز مىتواند افزایش چشمگیر استعمال و خرید و فروش این مواد را در جامعه ایران نشان دهد. (14)
نکته قابل تأمّل این که جرم مواد مخدّر با جرایم دیگر مثل سرقت، قتل و شرارت تفاوت اساسى دارد و همین تفاوت موجب مىشود که به درستى نتوان میزان واقعى فراوانى اعتیاد را همانند فراوانى جرایم دیگر در آمار و ارقام منعکس نمود. از اینرو، همیشه آمار اعلام شده کمتر از آمار واقعى و موجود در جامعه است. تفاوت در این است که قربانیان اعتیاد مانند خود معتاد، همسر، فرزندان و حتى بستگان نزدیک وى کمتر راضى مىشوند که معتاد به نیروى انتظامى معرفى شود، در حالىکه قربانیان جرایم دیگر با تمام توان، تلاش مىکنند تا مجرم را شناسایى کرده، او را به نیروى انتظامى معرفى کنند تا بتوانند ضرر و زیان حاصل از آن جرم را از مجرم دریافت نمایند و همین امر دلالت مىکند که فراوانى جرم مواد مخدّر در سطح جامعه در واقع امر، به مراتب بیشتر از فراوانى سایر جرمهاست.
از سوى دیگر، مصرف نادرست مواد مخدّر توسط معتادان و عدم رعایت مسائل بهداشتى توسط آنها و استفاده از سرنگهاى مشترک و آلوده منشأ بروز انواع بیمارىهاى مسرى از قبیل ایدز، سل، هیپاتیت و مانند آن در بین آنان و اعضاى خانوادهشان و بلکه در کل جامعه گردیده و موجب به خطر انداختن سلامت همه افراد شده است.
بنابراین، روشن مىشود که اعتیاد به مواد مخدّر یک آسیب اجتماعى است که افراد زیادى از جامعه ما را آلوده کرده و با شتاب چشمگیرى در حال پیشروى است و در این پیشروى، هر یک از مرزهاى سن، جنس و شغل و طبقه را در هم شکسته، افرادشان را قربانى خویش کرده است.
تعریف «اعتیاد»
واژه «اعتیاد»، که در لغت به معناى عادت کردن یا خوى کردن به چیزى آمده (15) ، تعاریف زیادى از سوى دانشمندان یا سازمانها در مورد آن ذکر شده است. یکى از کاملترین آنها تعریفى است که کارشناسان تشخیص داروهاى اعتیادآور سازمان ملل متحد در سال 1950 بر آن توافق کردهاند و آن عبارت است از: مسمومیت حاد یا مزمنى که به حال شخص یا اجتماع زیانبخش بوده، از طریق استعمال داروى طبیعى یا صنعتى ایجاد مىشود و داراى ویژگىهاى ذیل است:
1. وجود یک تمایل و نیاز شدید به ادامه استعمال دارو و به دست آوردن آن از هر طریقى که ممکن باشد؛
2. وجود یک علاقه شدید به ازدیاد مداوم میزان مصرف دارو؛
3. وجود وابستگى روانى و جسمانى به آثار دارو، به طورىکه در اثر عدم دسترسى به آن، علایم وابستگى روانى و جسمانى در فرد معتاد هویدا مىشود. (16)
براساس این تعریف، «معتاد» به کسى گفته مىشود که در اثر استعمال مداوم دارو، بدنش مقاومت پیدا کرده و در نتیجه، اگر مصرفکننده بخواهد همان اثرات قبلى مصرف دارو را داشته باشد، باید مقدار بیشترى از آن ماده را مصرف کند و در صورت محرومیت از آن، اختلالات روانى و فیزیکى در او ایجاد مىشود.
تاریخچه استعمال مواد مخدّر
آشنایى انسان با خشخاش قدمت دیرینهاى دارد؛ و به سالهاى نخستین تاریخ تشکیل حیات اجتماعى برمىگردد که آن را استعمال مىکرده است. لوحههاى گلى به جاى مانده از سومریان، که حدود 5 هزار سال قبل از میلاد در بینالنهرین زندگى مىکردند، نشاندهنده شناخت آنها از کشت خشخاش و نحوه جمعآورى شیره تریاک مىباشد. آنها بودند که براى اولین بار، نام «گیاه شادىبخش» بر روى آن گذاشتند که امروزه هم به همین نام یعنى Plant of joy معروف است.
هندوستان در آسیا و مجارستان در اروپا، جزو اولین کشورهایى هستند که به خواص خشخاش پى برده، به کشت آن دست زده، آن را مصرف مىنمودند. مصرف این مواد در گذشته، جنبه دارویى داشته و براى علاج بیمارىها از آن استفاده مىشده است؛ مثلاً، بقراط براى پیشگیرى و درمان اسهال و براى تسکین و آرامش آلام، از آن استفاده مىکرد.
در ایران، پزشکانى مانند محمد زکریاى رازى و ابن سینا به خواص دارویى تریاک پى برده، آن را براى مداواى بیماران و تسکین درد آنها تجویز مىنمودند. بنابراین، مصرف اولیه این مواد جنبه دارویى و درمانى داشته، از اینرو، مردم و جامعه با مشکلى به نام اعتیاد مواجه نبودند. ولى بعدها به تدریج، مصرف آن شکل دیگرى به خود گرفت و از حالت دارویى بیرون آمد و مصرف آن در بین مردم عادى اشاعه یافت و به صورت یک آسیب اجتماعى درآمد، تا اینکه امروز به سر حد یک بحران رسیده است. صرفنظر از تاریخ و چگونگى ورود تریاک به کشور ایران، آنچه مسلّم است در عصر صفویه، مصرف تریاک در بین مردم تا حدى جنبه عادى و عمدى به خود گرفت و حتى اماکنى براى مصرف آن ایجاد گردید که بیشترین مقدار آن توسط بزرگان و درباریان و رجال عالىمقام براى تعدیل اضطراب و تفریح و خوشگذرانى استعمال مىشد.
افزایش مصرف تریاک و استعمال گسترده آن، از زمان ناصرالدین شاه آغاز گردید که نقش استعمارگران خارجى در ترویج آن مشهود است. «در این دوره، عدهاى از کارگزاران استعمار در پوشش درویش هندى و رهنمایان طریقت در خراسان و کرمان پراکنده شدند و به آموزش مصرف آن به مردم همّت گماشتند و حتى در ماهان کرمان، کشت تریاک را براى خود فراهم دیدند و از مجالس افیون، سخنها آوردند و بین مردم پخش کردند. در این دوره، همچنین پزشکان انگلیسى در جنوب ایران به تبلیغ تریاک به عنوان دارو پرداخته، به بهاى نسبتا ارزان، آن را در اختیار مردم قرار مىدادند و سپس سوخته تریاک را به قیمت گرانترى از مردم خریدارى مىکردند. بر اثر چنین سیاستى، پس از مدتى کوتاه، تعداد قابل ملاحظهاى از تودههاى مردم در نواحى مختلف ایران، به ویژه جنوب و شرق ایران به تریاک معتاد شد